موقع قدم زدن صداهای ضبط شده درس طرح ترم قبل را گوش دادم ، حالم هم خوب است . خیلی.

هایکوی گرمازده ی مصرف گرا

چقدر خوب است

بیدار که می شوی

توی فریزر باشد

بستنی

اعتراضی سیاسی حماسی

ما مردم نژادپرستی نیستیم

فقط

از ملخ خورها بدمان می آید

سیاه زنگی ها

کوتوله ها

دماغ کجها

حتی از نژادپرستها هم متنفریم


#


ما مردم روشنفکری هستیم

به آدم ها که هیچ

به عقایدشان هم احترام می گذاریم

اما

هر قانونی استثنائاتی هم دارد ...

re-reteurn

1. اینکه چون کسی که نمیخواهی آدرس اینجا را دارد که دلیل ننوشتن نشد عزیزم .

2. قالیچه دستباف بی بی خدابیامرزمان را انداخته ایم روی میز تحریرمان ، خوشمان می آید .

تجربیات شخصی

یک روز هم حدود سه ساعت توی دستشویی بیهوش افتاده بودم

زمستونم داره ناز میاره دیگه

سینی که چسبیده به ارا

اتاق خالی خوابگاه 

جمدان بسته شده 

تپش قلب 

و یک ماگ اسپرسوی غلیظ 

صفحه سفید مونیتور 

و یک کیبورد غبار گرفته 

«سارا» عزیزم 

به زندگی خوش آمدی

نم کشیدگی مغز نداشته یک حشره

نم کشیده شده ام می ترسم موهای سیم تلفنی ام زنگ بزنند

چشم هایم را که باز کنم دیریست افتاده ام توی دره جنون 

تا بستن چشم ها سه شماره فرصت دارم 

یک 

دو 

...

باید بپذیریم آدم هایی هستند که هامون دلشان را نمی لرزاند