مردن؟!!! این کامنت قبلی چی میگه سارا؟!!! بسی لذت بردیم سارا ممنون سر زدی آخه مگه میشه درمورد این پستت توی این کامنت ها نوشت از اینها کمتر رو کردی بیشتر بذار بابای
وای بهم گفتی آنارشیست ممنون گرچه خیلی دوست دارم باشم ولی بیشتر شبیه لیدی الم
ندا
چهارشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 10:48 ب.ظ
چه متن قشنگی بود و البته قابل تامل!
میگم میخوای زنگ بزنم ۱۲۳؟ها؟
اینجا کودک آزاری طبق فرمان دیکتاتور انجام میشود و همه چیز طبق فرمان دیکتاتور مشروع است طبق فرمان دیکتاتور کودک درون من یاغیست و باید آزارش داد طبق موازین شرع البته
دل بی غصه ، یه جورایی مث زنبور بی عسله . دل با غصه بی هیاهو هم یه جورایی باز مث همون زنبور بی عسله . کلاً سعی نکن که بفهمی چی گفتم چون خودمم نفهمیدم راستیتش !
آرمان.
جمعه 23 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 12:31 ب.ظ
این دیکتاتورها سالهاست سایه ظلمشان پهن است اما زمانشان سر آمده است
I'm sad
I'm not bad
خودمو تو نوشته هات دیدم.
تا حالا به هیچکس این پیشنهادو نکردم چون میخام هیشکی مثل من نباشه، (خراب...) واسه همین عکسشو سفارش میکنم.
ولی تو مثل منی یا من مثل تو یا شایدم فکر میکنم اینجوریه...
در هرصورت مردن قشنگترین و بهترین و ساده ترین و ... راهه برای من و شایدم برای تو...
هنوز با خودم در مورد مردن به توافق نرسیده ام
مذاکره ادامه دارد
مردن؟!!! این کامنت قبلی چی میگه سارا؟!!!
بسی لذت بردیم سارا
ممنون سر زدی
آخه مگه میشه درمورد این پستت توی این کامنت ها نوشت
از اینها کمتر رو کردی
بیشتر بذار
بابای
خوبه
جالب مینویسی.
ممنون
مخملی میزنی. آنارشیست. فتنه گر....

خیلی محشره. واقعاً قشنگه.
وای بهم گفتی
آنارشیست
ممنون
گرچه خیلی دوست دارم باشم
ولی بیشتر شبیه لیدی الم
چه متن قشنگی بود و البته قابل تامل!
میگم میخوای زنگ بزنم ۱۲۳؟ها؟
اینجا کودک آزاری طبق فرمان دیکتاتور انجام میشود
و همه چیز طبق فرمان دیکتاتور مشروع است
طبق فرمان دیکتاتور کودک درون من یاغیست
و باید آزارش داد
طبق موازین شرع البته
بقول بهنام بسی لذت بردیم سارا
و باز هم بقول بهنام از اینا بیشتر رو کن
شما هم سعی کنید کلن بیشتر رو کنید

ممنون
میترسم
از شبی که بی تو بگذرد و
روزی که بی تو روشن شود
می ترسم...
شب و روز برای گذشتن و روشن شدن به حضور کسی احتیاج ندارند
حتی وقتی که خدا مرد
شب گذشت و روز روشن شد
دوست داشتنی تر شاید
دل بی غصه ، یه جورایی مث زنبور بی عسله .
دل با غصه بی هیاهو هم یه جورایی باز مث همون زنبور بی عسله .
کلاً سعی نکن که بفهمی چی گفتم چون خودمم نفهمیدم راستیتش !
این دیکتاتورها سالهاست سایه ظلمشان پهن است
اما زمانشان سر آمده است
برای اینکه روز قبل از امتحان بهت روحیه بدم:






آنارشیست
آنارشیست
آنارشیست
آنارشیست
آنارشیست
آنارشیست
آنارشیست
چشم هایم پیچ کوچه را دور می زند
باز هم تو از بیراهه میروی...
چه سخت و سنگین...
و چه جنگی میان تو و غصه هایت!!
احسن!
آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد!
سلام
یکم - چیزی شبیه یک شعر نطامی !
مگه کودتاها رنگی نبودن؟!
ما که از کودنا چی های سبزیم!
سلام.بلاگ قشنگی داری.خوشحال میشم به بلاگ منم بیای. و نظرتو بگی.راستی اگه مایل به تبادل لینکی خبرم کن.